داستان من و مژده

داستانی واقعی

داستان من و مژده

داستانی واقعی

ورق کمی بر می گرده!

رفقای خوبم سلام! 

همراه های مهربونم حالتون چه طوره؟  

حیلی وقته آپ نکردم! 

چون خیلی وقت بود نمی دونستم باید چی بنویسم. 

خیلی وقته شک دارم اینجا نوشتنم درسته یا نه! 

خیلی وقته شک دارم چه جوری باید ادامه بدم 

خیلی وقته که شک دارم کسی هست بتونم باهاش حرف بزنم؟

فعلا همین 

به زودی براتون تعریف می کنم!

نظرات 3 + ارسال نظر
ع.ب سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:49 ب.ظ http://301040.blogsky.com

ba halva halva goftan mage dahan shirin mishe??
http://301040.blogsky.com

ترشم نمیشه!

مریم چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ب.ظ http://maryamjon.blogsky.com

سلام

خوبی؟!

فکر کنم آره!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:55 ب.ظ

به زودی کی می رسه؟

شاید فردا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد