داستان من و مژده

داستانی واقعی

داستان من و مژده

داستانی واقعی

برای چی؟

آمار بازدید این وبلاگ از ۲۰ هزار نفر هم رد شد! 

اما بعضی بازدید کنندگان برای چی میان اینجا....بماند! 

دلم گرفت...!

ادامه؟

سلام! 

نوشتن توی این وبلاگ رو ادامه بدم؟ 

چه جوری ؟ 

از چی بنویسم؟

آخر

داستان من و مژده به آخر خودش رسید! 

خیلی از شما پیش بینی کردین!  

خیلی ها اومدن اینجا! 

البته اشتباهی اومده بودن! به خاطر همین هم زود رفتند! 

به خاطر همین هم شاید اثری ازشون نمونده! 

شاید منم اشتباهی اومدم...!

حالا از خاطرات دیروز بگم یا از حال امروز؟

ورق کمی بر می گرده!

رفقای خوبم سلام! 

همراه های مهربونم حالتون چه طوره؟  

حیلی وقته آپ نکردم! 

چون خیلی وقت بود نمی دونستم باید چی بنویسم. 

خیلی وقته شک دارم اینجا نوشتنم درسته یا نه! 

خیلی وقته شک دارم چه جوری باید ادامه بدم 

خیلی وقته که شک دارم کسی هست بتونم باهاش حرف بزنم؟

فعلا همین 

به زودی براتون تعریف می کنم!

عاشورا

فرا رسیدن عاشورای حسینی را خدمت همه دوستان تسلیت عرض می نمایم!